اشک فرشتهها
17 شهریور 1398 توسط فريبا پهند
چند روز پیش که برای اولین بار روضه و مداحی را خودش به تنهایی خواند! حس و حال عجیبی داشت، خوب که نگاهش میکردی میدیدی روحش جای دیگری است!
مراسم که تمام شد چند تا از دوستان چند دقیقهای بیشتر مهمان زینبیه امام حسین بودند، حرفهایشان که به روضه امروز رسید فرشته از نیتش گفت؛ او گفت که پارسال زیر قبهی ارباب از مادرسادات مدد خواسته که او نیز از روضه خوانهای پسر بیکفنش و اهل بیت علیهم السلام باشد! فرشته که میگفت فرشتههای دیگر اشک میریختند! شاید آنها هم بیاد قول و قرارهایشان با ارباب افتاده بودند.
راستی حواسمان به خودمان هست!؟
بیاد داریم سال گذشته به ارباب چه قولی دادهایم!؟