قافله مهتاب
01 شهریور 1399 توسط محدثه الفتی
سرزمینی با خاکهای نرم، بیآب و علف، هوایی خشک و آفتابی سوزان پیشِ رویِشان قرار داشت. قصدشان مکانِ دیگری بود اما به اجبار به این سمت کشیده شدند.
نینوا، همان مکانی که توقفگاهِ امام و یاران و همسفرانش شد در دوم محرم و با نامهی مستقیمِ پسر زیاد.جایی که بعدها خاکش توتیای چشمِ محبان میشود.
امام از اسب پیاده شد، برگشت و به اهلِ خیمهاش نگاهی پر آه و خون انداخت؛ گویا با نگاهش، صبر را به وجودِ نورانیِشان تزریق میکرد. صبر در برابر بیصبریِ روزهای پیشِ رو .
“پناه میبرم به تو از کرب و بلا “