دستخوش فشار تحریمها یا مطیع امر رهبری؟
بگذار این بار با زبان اعداد و ارقام بنویسم، اعداد و ارقامی که این روزها بهم ریخته است، بهم ریخته است چون برای کوچکترین خریدی چندین بار باید چرتکه بیندازی، حساب وکتاب کنی، اهم و مهم کنی که چه کنی که دخل و خرجت باهم بخواند، دخل و خرج ها و حساب و کتابهایی که به تناسب کیسههایشان باهم فرق دارند،
آری، فرق دارد! اگر جیره خور دولت و اهل حلال و حرام باشی باید جور دیگر حساب کنی. بایدحساب یکماه آیندهات را داشته باشی که نکند دستت جلوی نااهلی دراز شود و خدایی ناکرده چشم امیدت به غیر دستان رزاق باشد، نکند وسوسهی شیاطین، طمع و حب دنیا در تو اثر کند به زیرِمیزی و دزدی از بیت المال دچار شوی که اگر چنین شود دیر یا زود طبل رسواییش به صدا در میآید. اما کارگر روز مزد باشی آنوقت حساب و کتابت به ماه نیست به روز است و به کریمی که صبح را با امید به او پی روزی حلال میروی و شب که شد میمانی با دست خالی به خانه بروی یا روزی امروزت را بگذاری با روزی دو روز دیگرت جمع شود تا شاید مقدرای گوشت و برنج تهیه کنی که سرافکنده و شرمنده نگاه دخترک و پسرت نباشی تا بوی کباب همسایه نگاه حسرت را بر چشمانشان ننشاند.
اینها تنها گوشهای از اوضاع اقتصادی امروز جامعه است که دست خوش فشار تحریمها، طمع و حرص دنیا پرستان شده است، اینجاست که باید با رهبری همدل و هم صدا شد تا ریشه و دندان طمع منافقین برچیده شود و از فشار تحریمها کاسته شود.