دریایی از عشق
08 شهریور 1399 توسط محدثه الفتی
اماننامه برایَش آوردند تا خود را به خاطرِ حسین به کشتن ندهد.
آنها که با جاهطلبی و قدرت پوست و گوشتی به هم زده بودند، از وفاداری چه میدانستند؟! از معرفتِ عباس نسبت به امام زمانَش خبر داشتند؟! از عشقِ او به برادرش آگاه بودند؟! نمیدانستند امالبنین پسرانِ خویش را با نیتِ فدا شدن برای امام زمانِشان بزرگ کرده و شیر خورانده است!.
آن زمان که سفیرِ ابنِ زیاد، عباس را زیبا خطاب کرد و کشته شدنَش را بیهوده انگاشت؛ عباس سوار بر مرکبِ خویش شد و رفت تا کارِ ناتمام خود را به انجام برساند، جرعهای آب از مهریهی حضرت مادر برای کودکانِ بیتاب و مردان رزم بیاورد.
مشک و دست و چشم مراعات نظیرِ جنگ است، هدف تنها یک چیز بود؛ عشق. دریایی از عشق، که عباس را عباس کرد و اَدَبش را به یادگار گذاشت…