خوشا بحال سبقت گیرندگان
شبکه خبر زیرنویس کرد؛ کاررابرای کادردرمانی سختترنکنید! ظلمت نفسی! من به خودم ظلم کردم. دوپیام هشدار در دوبعد دنیوی واخروی! مردم چنددسته شدند. آنها که با تقوا هستند خودشان همیشه اهل رعایت بودهاند وتلاششان راکردهاند تا باری از دوش دیگران بردارند. تقوای آنها پرهیز ازهر چه که حق الله وحق الناس وحق النفس باشد. پس این بارهم جهادکردند و هم خودرا ازخطرحفظ کردند وهم با جان ودل درخط مقدم شکست بیماری تلاش کردند. اینان همان وسابقون السابقون اند! ومژده اولیک المقربون گرفتند!
دستهی دیگرهشدارها راجدی نگرفتند. در پی خوشگذرانی به اینطرف و آنطرف رفتند. خود را بیمار و بیماری را منتقل کردند. بر خود و دیگران رنجی بزرگ تحمیل کردند. کادر درمانی بیشتری درگیرشدندومدت زمان مدیدی در آن لباسهای سخت و درآن شرایط طاقتفرسا برای درمان این عده ازخانواده خوددورشدند. اینان همانها هستند که درقرآن به آنها اصحاب شمال گفته میشود! برخودظلم میکنند واهل رعایت هیچ قیدوبندی نیستند ودنیا وآخرت خودرا به تباهی میکشانند!.
عده ای هم تدارکات جهادگرانهایی کردند. درعرصه کار وفعالیت بودند. کمک کردند و رعایت هم میکردند. اما گاهی افراط وتفریطها باعث خراب شدن کارها و بار بیشتر مسئولیتها میشد! اما اینان ناخواسته حدود را نقض میکردند. همانگونه که گاهی نمازهایشان قضامیشد و روزه هایشان پس وپیش! به گمانم اینان اهل یمین باشند! عده ای دربرزخ خود گرفتارند. نه اهل یمیناند و نه اهل شمال و نه درمسابقه الهی اهل سبقت.
آنان دل در یمین دارند و پا درشمال! و خودنمیدانند دراین سرگردانی چه کنند؟ اینجاست که توسل معنا میدهد وشفاعت پاپیش میگذارد! کافیست یک قدم بردارد ودلش راوصل کند به منبع لایزال الهی وازمولایش کمک بگیرد! همانگونه که درقرنطینه خانگی با این فضای مجازی به جهانی وصل میشویم که مارا اهل یمین کندیا شمال؟ خوشا به حال سبقت گیرندگان!