ازعلی تاکوچه های تنهایی مسلم
روز عرفه که نزدیک شد، مدام یک چیز برایم یادآوری میشد، دیالوگ تنهایی حضرت مسلم در مسجد کوفه! مخصوصا قسمتی که برمیگردند و به پشت سرشان نگاه می کنند، و با خود زمزمه میکنند *یااشباح الرجال ولا الرجال* .
شاید چندین بار این قسمت از فیلم را نگاه کردهام و با خود زمزمه کردم!؟ یاد *بخش چهارم از خطبه بیست وهفتم* حضرت علی(ع) در نهج البلاغه افتادم، دقیقا با همین جمله شروع شده بود! (يَا أَشْبَاهَ الرِّجَالِ وَ لَا رِجَالَ، حُلُومُ الْأَطْفَالِ وَ عُقُولُ رَبَّاتِ) ای مردان نامرد!
الله اکبر! گویا حضرت علی(ع) وقتی این خطبه را گفتهاند ازنامردی مردان کوفه درحق مسلم خبر داشتهاند، غمغربت، تنهایی، خستگی، تشنگی، بیخبری، بیقراری، کوچههای تاریک، درهای بسته، بیوفایی اهل کوفه را در حق مسلم دیده بودند و شاید همان روز مسلم هم حاضر بودند و به سخنان عمویشان گوش میدادند و با خود تکرارکردهاند! ای مردان نامرد…
پ.ن1: گاهی این عمار گفتنهای حضرت آقا تو این روزگار دلمو میلرزونه میگم خدایا نبینم روزی که حضرت آقا دلش بشکنه و همچین خطبهای تکرار بشه هرچند به قول شاعر: از جام می ساقی کوثر مستیم با ماه خراسان، عهد و پیمان بستیم ای مردم عالم همگی گوش کنید تا لحظه مرگ مطیع رهبر هستیم.
پ.ن2: (يَا أَشْبَاهَ الرِّجَالِ وَ لَا رِجَالَ، حُلُومُ الْأَطْفَالِ وَ عُقُولُ رَبَّاتِ)
اى به صورت مردان عارى از مردانگى، با عقل كودكان و خرد زنان به حجله آرميده، كاش نه شما را ديده بودم و نه مى شناختمتان. اين آشنايى براى من، به خدا سوگند، جز پشيمانى و اندوه هيچ ثمره اى نداشت.