خُرده شیشههای ناامیدی
09 آبان 1398 توسط فريده ناصري فر
چند ماه پس از زلزله سال ۹۶ به خاطر تعمیرات خانه مجبور شدیم در کانکس زندگی کنیم. از آنجا که زندگی در کانکس برای پدرم سخت بود او را به خانه برادرم بردیم و هر روز از او سرکشی میکردیم. آن زمان خودم را برای امتحانات خرداد آماده می کردم که پدرم را از دست… بیشتر »