بهترین روزی
09 آذر 1398 توسط پريسا نوري
دوهفته به اربعین مانده بود. دلم خیلی هوای کربلا را کرده بود و شوق دیدن حرم ارباب در دلم موج میزد. آشوبی در دلم افتاده بود. همش خدا خدا میکردم بتوانم امسال به کربلا بروم، و روزی ام را از اقا بگیرم. اما روزی مرا آقا خودش یک جور دیگری داد. همان روزها توی… بیشتر »