تو فقط شاد باش، بقیه ش بامن.
01 اسفند 1398 توسط الهام ناصری پور
موهایش جوگندمی شده،ودستانش سیاه ازفروش زغال های مغازه اش! سرماه که میشودبایدچندقسط مختلف رابپردازد.صبح که طلوع میکندآغازیک دلگرمی دیگریست برای بازکردن مغازه اش ودیدن مشتریانش! مغازه کناری اش نان روغنی های خوشمزه ایی میپزد.تابستان که میشودازحرارت تنورنان… بیشتر »