چندساعت مانده به پرواز
03 شهریور 1398 توسط فرشته معيني فر
کاروان رفت، من ماندم تنها! با سر دردی تمام نشدنی ویک چمدانِ دسته بلند. گروه همه سوار اتوبوس شدند و من ایستاده نظارهگر رفتنشان بودم. اتوبوس رفت، من ماندم چند ساعت انتظار و هوای گرم و کلافه کننده! تا به خودم آمدم دیدم چمدان به دست در حال سوار شدن… بیشتر »